فلسفه موفقیت در زندگی
این سوال شاید برای بسیاری از مردم مطرح شده باشد که علل
پیشرفت و موفقیت بعضی انسانها چیست؟ چرا عده ای دیگر در زندگی با مشکلات زیادی
روبرو می باشند؟ چه عامل یا عواملی موجب شده اند که شرایط برای بعضی انسانها روز
به روز پیچیده تر و برای عده ای آسانتر می شود؟
این سوالات برای بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران دنیا مطرح
بوده است و آنان با بررسی ها و مطالعاتی که انجام داده اند از شاخص های خاصی تحت
عنوان عوامل یا اصول موفقیت نام می برند. افراد موفق، انسانهایی می باشند که با پرورش
ویژگی هائی خاص از جمله هدفمند بودن، مشارکت پذیری، توانائی برقرار نمودن ارتباط
با دیگران، انضباط، میل به موفقیت، سود آوری و اعتقادات درونی و غیره به اهداف
زندگی خود (مادی، معنوی و آرامش) دست پیدا می کنند که موجب پیشرفت زندگی خود و
جامعه مربوط به خود می شوند.
یکی از اولین پژوهش های علمی که در زمینه ویژگی های افراد موفق
در دنیا انجام شد، در سال 1908 توسط فردی به نام ناپلئون هیل (Napoleon Hill) و تحت نظر آندرو
کارنگی (Andrew Carnegie) که از صاحبان صنایع فولاد امریکا بود در آن کشور انجام شد.
کارنگی که خود در سن 13 سالگی از اسکاتلند به آمریکا مهاجرت نموده بود، به دلیل
عدم رعایت تعدادی ویژگی های خاص که بیشتر از طریق آزمایش و خطا بدست آمده بودند،
در سن هفتاد سالگی به ثروتمند ترین فرد دنیا تبدیل شد. (حدود یک میلیارد دلار).
او معتقد بود که تجارب مهم و ارزشمند افرادی همچون وی که بر
اثر سالها تلاش و کوشش بدست آمده است و فرمول موفقیت را کشف نموده اند، پس از
درگذشت آنها از بین می رود. بر همین اساس تصمیم گرفت که حمایت از مطالعاتی را به
عهده گیرد که اصول موفقیت را به طور علمی بررسی و مکتوب نماید. این مطالعات که بیست سال به طول
انجامید، توسط جامعه آماری 500 نفری که شامل موفق ترین افراد در زمینه های مختلف
از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی بود انجام گرفت.
این مطالعه توسط روش های پرسشنامه ای، مصاحبه و مشاهده به مدت
بیست سال ادامه پیدا نمود و ویژگی های مشترک این گروه آماری بدست آمد و نتایج آن
به صورت کتاب در سال 1928 در قالب 17 اصل و به نام فلسفه موفقیت منتشر شد. در جامعه
آماری این مطالعه افرادی همچون هنری فورد، توماس ادیسون ، گراهام بل، برادران
رایت و فایرستون، رئیس جمهورها، مدیران آموزشی و روسای دانشگاه ها، وزراء و
سایرین حضور داشتند. نتایج این مطالعات برای سالها بعنوان یکی از معتبرترین منابع
در مباحث موفقیت در دنیا شناخته شده بود. اکثر ادبیات موجود در موفقیت که امروزه
تحت عناوین مختلف مطرح می شوند، بطور مستقیم و یا غیر مستقیم با این اصول ارتباط
دارند. (آنتونی رابیتز، وین دایر، برایان تریسی و …)
در سال 1988 میلادی، بنیادی که تحت نام پژوهشگر اصلی این
مطالعه (Hill) بعد از حیات وی شکل گرفته بود تصمیم گرفت که اصول موفقیت و
یافته های اولیه این مطالعه را بعد از گذشت 60 سال دوباره آزمایش نمایند. جامعه
آماری 500 نفری جدید از مدیران انتخاب شدند و اصول 17 گانه را که توسط پرسشنامه، مصاحبه
و مشاهده امتحان نمودند. نتایج مطالعه جدید نشان دهنده این موضوع بود که اصول
موفقیت فراتر از محدودیت های زمانی و محیطی می باشند و تغییری در نتایج اصول
موفقیت مشاهده نشده است.
17 اصل موفقیت که به عنوان فلسفه موفقیت نامیده می شود به 5 دسته کلی تقسیم می شوند:
1-اصول نگرشی
……………………………(Attitudinal)
-2اصول فردی …………………………………..(Personal)
-3 اصول ذهنی و فکری ……………….(Intellectual)
-4 اصول همکاری ……………………………..(Fraternal)
-5 اصول معنوی …………………………………(Spiritual)
هر یک از دسته های 5 گانه شامل اصولی به شرح زیر می باشد:
-1 اصول نگرشی ……………………………(ATTITUDINAL)
• مثبت اندیشی Positive Mental Attitude
• قاطعیت در هدف Definiteness Of purpose
• تلاش قبل از دسترسی به هدف Going
The Extra Mile
• یادگیری از اشتباهات Learning
From Defect
-2 اصول فردی
…………………………………..(PERSONAL)
• خود انگیزه Personal Initiative
• انرژی هیجانی Enthusiasm
• شخصیت دلنشین Pleasing Personality
• منضبط Self-Discipline
• مدیریت زمان و ثروت Budgeting
Time/Money
• سلامتی جسم و ذهن Sound Health
-3 اصول ذهنی و فکری ……………….(INTELLECTUAL)
• تفکر صحیح Accurate Thinking
• تفکر خلاق Creative Thinking
• تمرکز کنترل شده Controlled Attention
-4اصول همکاری
……………………………..(FRATERNAL)
• کار تیمی Team Work
-5 اصول معنوی
…………………………………(SPIRITUAL)
• اعتقاد کاربردی Applied Faith
• نیروی جاذبه نامحدود Cosmic
Habit Force
در مورد این اصول 17 گانه و تاثیر آن در موفقیت به نظر شما…
• آیا این اصول محدودیت فرهنگی دارند؟
• آیا این اصول محدودیت زمانی دارند؟
• آیا این اصول محدودیت سنی دارند؟
- ۹۳/۰۵/۲۸